فرهنگی ،مذهبی
در رابطه با تقوا : هر چیزی آثار و کارکردهایی از خود به جای می گذارد و نشانه هایی دارد. برخی از امور را نمی توان جز از راه آثار و نشانه های آن شناخت. به ویژه در امور معنوی می توان گفت که تنها راه شناخت وجود پدیده ای معنوی در این دنیای مادی، آثار و نشانه های آن است. از این رو برای شناخت امر معنوی تقوا در انسانها می توان به آثار و نشانه های آن مراجعه کرد. لازمه این کار این است که نشانه های تقوا در آموزه های وحیانی شناخته شود و برپایه آن به وجود و یا فقدان پدیده تقوا در خود و یا دیگران حکم کنیم. بخصوص آنکه داوری در باره این موضوع امری لازم است که در بسیاری از موارد به حکم شریعت، تقوا به عنوان شرط ضروری برای واگذاری مسئولیت های دینی و اجتماعی است. از آن میان می توان به شرطیت تقوا در امام جماعت، قاضی و مرجع دینی و حاکم شرعی اشاره کرد. واگذاری این مسئولیت ها، مشروط به احراز وجود تقوا در شخص است تا مسئولیت به وی واگذار شود و نمی توان تنها به حکم اصالت برائت و اصل صحت، به وجود این شرط حکم و مسئولیتی را واگذار کرد. از این روست که در کتب فقهی همانند کتاب قضاوت و شهادت درباره چگونگی احراز تقوا در دیگران روش هائی بیان شده است که از آن جمله می توان به حضور دایم و همیشگی در نماز جماعت و جمعه و رفتار پسندیده بر پایه شرع و عرف اشاره کرد. در این مقاله تلاش می شود تا نشانه های تقوا در قرآن تبیین و شناسایی گردد. تعریف تقوا: بعد از فهم جایگاه تقوا نگاهی به تعریف تقوا خواهیم داشت. تقوا از ماده "وقی یقی" از مصدر إتقاء میباشد که معنی اصلی آن "وقایة" یعنی نگهداری و حفظ کردن میباشد. در مورد تعریف اصطلاحی آن تعاریف مختلفی ذکر گردیده است که مجموع این تعاریف، ارتباط مستقیم با معنی لغوی آن دارند. منظور از تقوا حفظ و نگهداری نفس میباشد. به منظور پرهیز از اطالهی کلام چند تعریف از تعاریف مشهور تقوا را ذکر میکنیم. التقوی هی: أن تجعل بینک و بین ما حرّم الله حاجباً و حاجزاً. تقوا عبارت است از اینکه بین خودت و بین آنچه خدا آن را حرام کرده است، مانع و پردهای قرار دهی. یعنی نفس را از وقوع در گناه حفظ کنی. التقوی هی: امتثال الأوامر و اجتناب النواهی. تقوا عبارت است از فرمانبرداری و اجرای دستورات و خودداری و پرهیز از انجام آنچه نهی شده است. یعنی تربیت نفس بهگونهای که بتواند برخلاف آنچه مطلوب آن است رفتار کند. التقوی هی: الخوف من الجلیل و العمل بالتنزیل و القناعة بالقلیل و الاستعداد لیوم الرحیل. تقوا عبارت است از ترس از خداوند باعظمت و عمل به قرآن و راضی و قانعبودن به اندک از روزی و رزق حلالِ و خود را آمادهکردن برای سفر آخرت. در این زمینه ابنقیّم «رحمه الله» تعریفی جامع ارائه دادهاند که با ذکر آن به تعاریف خاتمه میدهیم. التقوی: حقیقتها العمل بطاعة الله ایماناً و احتساباً أمراً و نهیاً فیفعل ما أمر الله به ایماناً بالآمر و تصدیقاً بوعده و یترک ما نهی الله عنه ایماناً بالناهی و خوفاً من وعیده. حقیقت تقوا عبارت است از اجرای دستورات خدا و اطاعت از او در اجرای دستورات و پرهیز از نواهی، اطاعتی که ریشه در قبول و پذیرش و اخلاص دارد. بنابراین انسان با تقوا، آنچه خداوند به آن امر کرده است را به اجرا میگذارد در حالی که به آمر (الله) ایمان دارد و وعدههای خداوند را قبول دارد، و رها میکند و انجام نمیدهد آنچه خداوند آن را نهی کرده است، در حالی که به نهیکننده (الله) ایمان دارد و از وعید خداوند در مورد عِقاب و عذاب میترسد. انسان مؤمنی که در حوزهی باورها قرار میگیرد و بر اساس رضایت و قناعت به ارکان ایمانی (خدا، رسولان، کتابهای آسمانی، قضا و قدر، قیامت و ملائکه) مؤمن میگردد، مطمئناً لازم میافتد که رفتارهای خود را بر اساس این باورها تنظیم کند. توضیح بیشتر این است که ایمان به هر کدام از ارکان ایمان مقتضیاتی دارد که لازم است انسان مؤمن بر اساس آن زندگی کند. عمل کردن به آنچه اقتضای ایمان است و خودداری و بازداشتن نفس از عمل برخلاف مقتضای ایمان، تقوا نامیده میشود. وقتی ما به خداوند حکیم و علیم و سمیع ایمان میآوریم این ایمان باید در زندگی ما نقش داشته باشد. ایمان به قیامت اگر در زندگی و تصحیح آن نقش داشت مفید است. اگر عامل وادارنده به عمل صالح و عامل بازدارنده از گناه بود ایمان واقعی است. تقوا یعنی جامه عمل پوشیدن به آنچه باور داریم. تعریف تقوا در نهج البلاغه : تقوا از رایجترین کلمات نهج البلاغه است.در کمتر کتابى مانند نهج البلاغه بر عنصر تقوا تکیه شده است،و در نهج البلاغه به کمتر معنى و مفهومى به اندازه تقوا عنایت شده است .تقوا چیست؟ معمولا چنین فرض مىشود که تقوا یعنى«پرهیزکارى»و به عبارت دیگر تقوا یعنى یک روش عملى منفى،هر چه اجتنابکارى و پرهیزکارى و کنارهگیرى بیشتر باشد تقوا کاملتر است .
By Ashoora.ir & Night Skin